نګاه اجمالی به حکومت داری ګذشته وچګونګی ایجاد سیستم کادری خوب
نصیراحمد – مهمند نصیراحمد – مهمند

                           قسمت پنجم

 پیوست بګذشته                   ۱۴جنوری ۲۰۱۳میلادی

کوتاه مکثی برنتایج عمل کردهای سیستم کادری سیاه ومکدردرعرصه  بازسازی واحیای مجدد ویرانی های کشورطی یازده سال ګذشته:

یکی از غباوت و سوء ڼیت وناکامی های طراحان و‏تصمیم ګیرندګان بن ومولود نامیمونش شرکت سهامی مافیایی در افغانستان طی ده سال ګذشته درآیینه ولو«کوچک »صداقت واقعبینی بوضاحت برملا و مشاهده شده میتواند ۰افغانها متل دارند : «ددرواغ مزل لند، اوکوږ بارترمزل نرسیږی» ۰ مثلیکه درافغانستان با بیرحمی  ورسوا ترین شیوه ها عمل کردند وملییارد ها دالر از بودجه مراجع کمک دهنده برآمده وبعد فیصدی ناچیز کسرات به شکل یومانند« U »دوباره به کشور های خارجی به حسابات بانکی افراد واشخاص بازګشت وسرا زیرشد۰چنانیکه « هولبروک »نمایند ه خاص امریکا درامورافغانستان وپاکستان در زمان ماموریتش طی کنفرانس مطبوعاتی انتقاد وافشاءنمود که ده فیصد بیشترکمکهای خارجی درافغانستان به کار بازسازی واحیای مجدد بمصرف نرسید ه بجیب افراد وموسسات افراز شده میرود)۰

(کای آید ی) نماینده خاص سرمنشی ملل متحد درافغانستان درکتاب خاطراتش که زیر نام ( مبارزه قدرت درافغانستان ) در سال ۲۰۱۲ میلادی به نشر رسیده دربخشی ازان چنین می نویسد: « ۰۰۰وقتی به جلال آباد رفتم برای بازدید از یک مرکز تعلیمی خیاطی برای دختران وزنان به یک دخترخورد سال ګفتم که چقدرخوبست که یک پیشه رایاد ګرفتی که میتواند تا پایان زندګی بدردت بخورد ۰ جواب او این بود :« برایم بهتر بود که خواندن ونوشتن رایاد میګرفتم ، وقتی اینجا به پایان رسید، من نمیتوانم ماشین خیاطی را باخود داشته باشم ، فامیلم توان خرید آنرا ندارد » ۰ کای آیدی علاوه میکند که درینصورت چانس کار یافتن در ین پروژه برای آن دخترچوان با دانشی که کسب کرده بود چه میتوانست باشد؟ قبل از ترک أنجا چندساعتی باتیم باز سازی امریکایی بودم ، قوما ندان آن به ما ګفت که آنها مبلغ (۱۴۰ تا ۱۵۰ ) ملیون دالر برای پروژه های ملکی در اختیار دارند۰ اومیتواند به آسانی مبالغ بیشتر را به مصرف برساند ، وقتی ازاو پرسیده شدکه آیااوازین فعا لیت ها به حکومت افغانستان اطلاع میدهد، جوابش مغشوش بود »۰

این کتاب که درین اواخر در ۳۱۴ صفحه به چاپ رسیده ودارای چهل دوفصل میباشد، بطور سلیس وساده نګاشته شده وهرفصل آن شامل موضوعات مهم ومشکلات عمده ای میباشد که در مدت ماموریت خود بحیث نماینده خاص سر منشی ملل متحد درافغانستان با آن مواجه شده است ۰ این کتاب به یقین یک ماخذ معتبر در باره جریانات مهم این مرحله کشورمحسوب میشود۰

ښاغلی « کای ایدی »  نارویژی الاصل که از مارچ ۲۰۰۸ الی مارچ ۲۰۱۰ میلادی بحیث نماینده خاص سرمنشی ملل متحددرافغانستان ایفایی وظیفه میکرد در ختم ماموریتش درکتاب خاطراتش که تحت عنوان (power Struggle Over Afghanistan :KaiEide) یا (مبارزه قدرت درافغانستان)به لسا ن نارویژی وترجمه انګلیسی در سال ۲۰۱۲ به چاپ رسانید ه است  پرده از روی اسرار برداشته  ومخصوصا درفصل ششم تحت عنوان « این همه پول کجا رفت ؟» مسایل و مطالب بسیار مهم را با دلایل و استناد وشواهدنګاشته وهم ابهامات و سوالات را روشن و جواب ګفته است که مطالعه کتاب مذکورمنحیث یک  اثرارزنده و معتبروماخذ خوبی برای محققین ونویسندګان دانسته میشود ۰ ازاینکه دسترسی ومطالعه کتاب مذکور برای همګان ومخصوصا آنهاییکه به لسانهای نارویژی وانګلیسی مسلط نیستند واز جانبی نوشته های موصوف منحیث قویترین ومستندترین اعتراف و تایید انحرافات از اصل اعلام شده اموراحیا وبازسازی محسوب شده واز یکطرف مویید این مبحث شمرده شده واز جانبی برای محققین و نویسندګان منحیث مدرک و رفرنس مورد استفاده قرارګرفته میتواند ۰ از آنجاییکه بخشی ازانرا که دانشمند ګرانمایه جناب داکترسیدعبدالله « کاظم » زیرعنوان ( چرا کمکها ضایع شد ؟ )که با اسلوب بلند واستادانه ترجمه واز طریق پورتال  افغان جرمن آنلاین به نشر رسانیده ، ضرورت ترجمه مجدد آن منتفی دانسته شده ومنحیث استناد ومدرک ممد وموید این مقال با حفظ امانت وسلامت به رسم تکراراحسن قسمت هایی ازان درینجا تقدیم می ګردد :

( ۰۰۰کای ایدی ازهمان اول به این نظر بود که راه حل نظامی یګانه راه حل نیست ۰او باآنکه اقدامات امنیت را مهم میدانست ، اما میګفت که باید  راه حل از طرق سیاسی جستجو شود و ثبات در افغانستان فقط بوسیله اقدامات سالم ومختلط سیاسی ، انکشافی ، بشری و امنیتی بوجود آمده میتواند ۰او امیدوار بود که در طول ماموریت خود بتواندکمکهاوتلاشهای انکشافی رابین قوای نظامی ناتو،آیساف ومقامات افغانی به وجه بهترانسجام دهد( مصاحبه با رویتر، مورخ ۱۵ مارچ۲۰۰۸).

کتاب خاطرات کای ایدی (مبارزه قدرت درافغانستان ) Power Struggle Over Afghanistan: Kai Eide

کای ایدی بتاریخ ۳۰ مارچ۲۰۰۸کارخودرادرافغانستان آغاز کردودقیقا پس از دوسال بسیارپرماجرا بتاریخ ۳۰ مارچ ۲۰۱۰ وظیفه اوبه پایان رسید۰اودراواخر ۲۰۱۰کتاب خاطرات خودرا نخست به زبان نارویژی نوشت ودر سال ۲۰۱۲ با اضافات جدید آنرا تحت عنوان (مبارزه فدرت درافغانستان ) به انګلیسی ترجمه کرد ودر ذیل عنوان این جمله راعلاوه نمود :« نګاهی به اینکه چراهمه چیز به کجراهه رفت وچه کرده میتوانیم برای جبران خساره »۰

توچه فرمایید استعفا ی بعدی مرموز وسرپیجیده جناب اخضرابراهیمی از پست نماینده فوق العاده سرمنشی ملل متحد در افغانستان که خود از بانیان وطراحان سناریوی درامه بن بوده ، تایید وافشای ابتذال درامه بن و استفاده ابزاری ازموسسه ملل متحد را درافغانستان به وضاحت نشان میدهد وجناب کای آیدی با نشر کتاب مملو از فکت ها وحقایقش آنرا قوت می بخشد و مهر تا یید میګذاردتوجه فرمایید جناب کای ایدی که درمقدمه کتابش به مطالبی مهم اشاره میکند :

 ( من به این امید به « افغانستان » آمدم تا بتوانم یک تغیررابوجودآورم وکوشش کنم یک ستراتیژی فعال را شکل دهم ،اما حالاخسته وناراض آنجارا ترک میکنم : خسته از دوسالی که متواتروضع امنیتی روبه خرابی ګذاشت ، اختلافات سیاسی ، رقابت های شخصی وهمچنان پیروی رسانه هاازهمین شیوه بیشترشدوناراض ازاینکه با احساس قوی خودکه برای تغیرداشتم ، به آن دست نیا فتم ۰۰۰ دوسال ګذشت، اکنون کرزی ازمن راضی نبود ،زیرا اوفکر میکرد که من دربرابراضلاع متحده امریکا و دیګر خارجی ها که در انتخابات ریاست جمهوری مداخله میکردند قویا موقف نګرفتم ومن ازاوناراض بودم زیرا اوبیش ازپیش به جنګسالارها ودلالان قدرت اتکاء کرد با کسانیکه افغانستان را در ګذشته ویران کردند و نباید به آنها اجازه فعالیت درآینده دادمی شد ۰

ګای ایدی در مقدمه کتاب می افزاید که (عمده ترین عامل ناخوشنودی و اختلافات رو به تزاید من درمورد افغانستان با واشنګتن بودکه بیشتربا ستراتیژی نظامی ، استعمال قوه وشیوه های تهاجمی پیش میرفت ومسایل ملکی وسیاسی به حیث ضمیمه امورنظامی پنداشته میشد ۰ ملل متحد هیچګاه بصورت واقعی دردادن مشوره به واشنګتن در مسایل مهم سترتیژیک شریک نبود وهمچنان ما همکار نزدیک با ناتو حساب نمی شدیم ۰ ازهمه مهمتر مقامات افغان بیشتر به حیث تماشا چی وناظردرمورد تعین ستراتیژی وحل معضلات درامور کشور خود عمل میکردند ۰۰۰ درنتیجه این ناتوانی مادر شناخت شرایط افغانستان برای تدوین یک ستراتیژی هدفمند وعملی، دیدیم که حمایت ا زاقدامات درافغانستان کاهش یافت و پیداکردن راه اصلاح فوری وعاجل اموربرای ما درقبال بی صبری مردم از یکطرف وافزایش حملات مخالفان از طرف دیګر بسیار مشکل شد )۰

در فصل ششم کتاب تحت عنوان «این همه پولها کجا رفت ؟» مطالب بسیار مهم ودلچسپ وجوددارد که مطالعه آن ازهرنګاه ضروری پنداشته میشود ۰ لذا ترجمه مکمل آن فصل «صفحه ۴۱تا ۵۳ کتاب»ذیلا تقدیم میشود:

این همه پولها کجا رفت؟؟ شکایت مردم مبنی برفقدان هماهنګی درکمک هااز ۲۰۰۷به بعدافزایش یافت واکنون این صداازهرکنج وکناربګوش میرسد : هم جامعه بین المللی  وهم حکومت افغانستان هردو درین مورد شکایت دارند ولی کمترکسی بطور سیستماتیک درزمینه فکرکرده است وهیچ یک حاضر نیست مسولیت نقصان پالیسی های کمک خودرا قبول کند. هرګاه منطقی فکر شود مابجای شکایت باید به انسجام وهماهنګی قوی فکرمی کردیم ومشخص می ساختیم که چه خطا ها صورت ګرفته است وچرا ؟۰

درسالهای اول وبعد ازسقوط طالبان منابع اقتصادی که ازطرف جامعه جهانی تهیه ګردید ، نسبتا کم بود ، دونرها از خود رجحانات داشتند که بوسیله طرزالعمل های معموله شان و نیزملحوظات سیاسی ، اعمال نفوذ ګروپ های فشاروقدرت موسسات غیردولتی شکل میګرفت ۰ لزوم هماهنګی آنقدر جدی احساس نمی شد ۰ درساحات مشخص نقش عمده به هریک از کشور های ګروپ هشت داده شده بود : به اضلاع متحده امریکا مسایل اردو ، به جرمنی مسایل پولیس ، به بریتانیا مبارزه علیه مواد مخدر ، به ایتالیا سیستم حقوقی وبه جاپان موضوع خلع سلاح ومربوط ساختن ګروپهای مسلح غیر قانونی به دولت ۰اما دربین اینهمه ساحات هماهنګی لازم وجودنداشت وملل متحد نیزچندان توجه به اینکار نکرد۰درجانب افغان یکعده وزرایی قرارداشتند که بین خود دررقابت بودند که نمیتوانستند و یانمیخواستند تا ازدونرهای بین المللی استفاده لازم نمایند ۰ خلاصه فعالیت هاوخواسته های هردوطرف فاقد انسجام وهماهنګی لازم بود ۰

ګنفرانس مهم لندن در باره افغانستان که درجنوری و فبروری۲۰۰۶دایر شد یک بورد مشترک نظارت و انسجام را تعین کرد که درآن بیش از بیست عضو بین المللی ویک تعداد وزرای مهم افغان اشتراک داشتند ، هدف تشکیل این بورد تقویه هماهنګی امداد خارجی بوده ولی این بورد به یک مرجع مباحثه مبدل شد، بدون آنکه نتیجه لازم ازان بدست آید ۰ بسیاری از سفراء در کابل علاقمندی خودرا دراشتراک درین بورد از دست دادندوتاثرات خودرا درزمینه به صراحت بیان کردند، بسیاری آنها بفکر الغای این بورد بودند۰ مذاکرات بین سفراء، وزراء وسایر اعضای بورد صورت ګرفت اما نتیجه ای بارنیاورد ۰

برای اینکه این فعالیت ها را تا حد ممکن زیر یک چتر بیاورند ، من پیشنهادتقلیل وادغام ۲۱ ګروپ کاری موجود را به سه کمیته فرعی زیرنظر بورد مشترک نظارت وانسجام کردم که هر یک متکفل یک بخش اساسی « کامپکت» افغاننستان باشد که درکنفرانس لندن برای مدت پنج سال درنظر ګرفته شده بودازجمله : امنیت ، حکومتداری وانکشاف اقتصادی اجتماعی ، این یک پیشنهاداصلاحی ساده بودکه ازطرف«مک چینی» از بانک جهانی ارایه ګردید وهدف ازآن تثبیت مسایلی بود که به مقصد اجرادرهرګروپ ازاول ترتیب میګردید وبعد ازان بوردنظارت وانسجام بدون ضیاع وقت بطورمتمرکز بران تصمیم میګرفت ۰ این پیشنهادبدون کدام مشکل قبول شد که توانستیم اقلا یک بنیادجدید را تاسیس کنیم ۰

اما نتوانستیم بخش های مهم مشکل را مطرح سازیم یعنی اینکه چه چیزرا میخواهیم انسجام دهیم ؟ هیچکس واقعا نمیداست که چه اندازه کمک به افغانستان می آید وهیچکس نمیداست که کمک ها به کجا مصرف میشود وبرای کدام اهداف ۰ درین حال ممکن نبودچیزی را هماهنګ ومنسجم بسازیم که اصل موضوع آن نامعلوم بود چګونه انسجام صورت ګرفته میتوانست ۰ وقتیکه رجحانات مورد قبول درزمینه های کلی هنوز مورد موافقه قرار نګرفته بود و بناء هردونربرای خود اهدافی را تعین کرد ه بود ؟سالها ګذشت تاآنکه بالاخره پروګرام ملی درساحات صحت،معارف وانکشاف دهات تثبیت شد۰ این موضوع راهریک به حیث داستان موفقیت درهر جایاد میکرد وازان مکررهر سال به مثابه نشانه های پیشرفت بعد از سقوط طالبان ګزارش داده میشد ۰ یک فضای بدون تغیرحاکم بود درحالیکه به اقدامات وطرح پروګرام های ملی ضرورت جدی احساس میشد ۰

بدست آوردن معلومات موثق در باره امدادبین المللی وتاثیرات آن مشکل بود ، من از اعضای حکومت افغانستان می شنیدم و آنرا با آقای ( مارک وارد)قبل از آمدوبرګشت اواز کابل درمیان میګذاشتم درآنوقت یک راپوراز موسسه «اکبر» ( بورد انسجام موسسات غیر دولتی فعال درامور بازسازی افغان)به نشر رسید ومن آنرا حین مواصلتم به کابل مطالعه کردم که نظربه راًپورهای دیګر برایم بسیار قابل استفاده بود ۰ این راپورتوسط« مت والدمن ) از موسسه  بریتانوی « اوکس فام»تهیه شده بود زیرعنوان «کوتاهی درکار » که تصویری از جریان امدادبدون هدف وفاقد موثریت لازم را ارایه میکرد ۰ این راپوربا آنکه بعدازنشر درماه مارچ ۲۰۰۸ بدلیل موجودیت ارقام غیر دقیق مورد انتقاد قرارګرفت وآنهم نظر به کمبود معلومات از جانب دونرها، اما ابعاد لازم را که ما با آن مواجه بودیم طی نکات ذیل بخوبی توضیح میکرد :  

اولتر ازهمه : راپور نشان داد که جامعه جهانی بعد ازسقوط طالبان تا حدی درمورد تهیه کمک تغافل کرد ۰ درآنوقت کرزی ازین تغافل دونرهای غربی شکایت داشت ۰ مردم برای انکشاف در زندګی بهتر امید واربودند ، اما کاری که درحال اجراء بودباساس تخمین راًپور (والدمن ) افغانستان دردوسال اول مبلغ ۵۷ دالر کمک برای هرنفر دریافت کرد ، درحالیکه این تناسب برای بوسنیا وهرزګوینا ۶۷۹ دالر و برای تیمور شرقی ۲۳۳دالر بود ۰ همچنان راپوریکه که ازطرف وزارت مالیه افغانستان دراواخر سال ۲۰۰۹ ارایه شد ، این موضوع را تاییدکرد که درپنج سال اول بعدازسقوط طالبان ، افغانستان ۲۹۲دالر، واما عراق ۱۵۲۸ دالر برای هرهزارنفر حاصل کرده است ۰افغانستان به مقایسه سایر کشورهای جنګ زده یک مقدار نا چیز کمک را بدست آورد، در حالیکه ضرورت افغانستان به هیچوجه کمتر ازعراق وبوستنیا نبود وحتی وضع آن کشور ها در بسیاری ساحات به مراتب بهتراز افغانستان بود ۰ واضحا سالهای بعدازحمله نظامی کدام پلان مشخص برای افغانستا ن وجود نداشت وهمه توجه بطرف عراق معطوف ګردیده بود ۰

دوم : چه مقدار این کمکها واقعا به افغانستان آمد وچه مقدار آن درکشور های کمک کننده «دونر» باقی؟ راپور از قول مدیر دفتر بانک جها نی درکابل در سال ۲۰۰۶ می افزاید که ۳۵٪فیصد کمکها بصورت بسیار «بد » به مصرف رسیدوبیشتر آن ضایع شد که اوآنرا « غارت» نامید ۰ بزرکترین دونر یعنی اداره انکشاف بین المللی امریکا تقریبا نصف کمکهایش رااز طریق قرارداد با پنج شرکت بزرګ امریکایی انجام داد که برای بسیاری ازان پروژه هابیش از پنج طبقه قراردادهای فرعی بین المللی ویا افغان دست اندر کار بودند وهر یک از آنها تقاضای ده تا بیست فیصد وحتی بعضا بیشتر مفاد را میکردند۰ بطور کلی تخمین میشود که ۴۰ فیصد کمکهای ملکی که تقریبا شش ملیارد دالر میشود ، در کشورکمک کننده « دونر» بافی ماند ۰ بیش از نیم این کمکها به خریداری مواد وخدمات از خود کشور دونر اختصاص یافت۰ لذا این کمکها نتوانست موجب تحرک رشد اقتصادی درافغانستان شود ۰

سوم :چه مقدار این کمکهابدون مشوره با مقامات افغان  به مصرف رسید ؟ برطبق ګزارش وزارت مالیه افغانستان دراوایل۲۰۰۸حکومت ازصورت مصرف یک سوم کمک ها ی ملکی درحدود ۶ ملیارد دالر آګاه بود ۰ یک تعداد زیادکشورهای دونریا از ارایه معلومات درزمینه خود داری کردند ویا اینکه تنها به ګزارش یک قسمت مصارف خود اکتفاء کردند۰ لذا مقامات افغان بطور لازم در موردپلان وتطبیق پروژه ها در جریان قرار نګرفتند ۰

چهارم :یک قسمت زیاد کمکها به ساحات تخنیکی ومشورتی برای موسسات افغانی اختصاص یافت ۰ اینکه چه مقدار این کمکهادرهماهنګی با حکومت افغانستان صورت ګرفت، سوالیست که راپورآنرا در حدود ۴۰ فیصد تخمین میکند ۰ در یک تعداد وزارتها میتوان مشاورینی را سراغ کرد که معاشات شان برحسب تقاضای خودشان وکشورهای دونر تعین میګردید۰ عده ای ازین مشاورین که توسط شرکتهای خصوصی مشورتی معرفی شده بودند ، معاشات شان۲۵۰هزار دالر وبیشتر ازآنرا دریافت داشته اند ۰من بسیاری اینچنین مشاورین را در داخل حکومت می شناسم که معاش شان بیش از « ۵۰۰ پنجصد هزار دالر»در سال بود واین مبلغ از طرف دونر ها ی بین المللی پرداخته می شد ۰ درجوارآنها درعین وزارت افغانهایی بودند که در سال ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ دالر معاش میګرفتند ۰

 پنجم : چګونه کمکها درنقاط مختلف کشور توزیع شد ؟ ارقام درینمورد نامکمل است، اما واضحا دیده میشود که کمکها قویا متمرکزبه ولایات جنوبی و شرقی اختصاص یافته بود ، درجاییکه برخوردها شدید تر بوده است ۰هرګاه هلمند را با داشتن ۸۰۰هزارنفر به حیث یک کشور فرض کنیم ، آنجا پنجمین ګیرنده بزرګ کمکهای اداره امدادبین المللی امریکا محسوب میګردد ۰برعلاوه قسمت زیاد کمکهای بریتانیه وسایر دونر هابه عین ولایت داده شده است۰ قندهار ،اروزګان ودیګر ولایات ناآرام مقادیر فراوان کمک را از طریق تیم های بازسازی ولایتی بدست آورده اند ، در حالیکه یک مقدار کم منابع به ولایات فقیر در ساحات مرکزی وشمال کشور رسیده است، از جمله دایکندی ، فاریاب وتخار۰ من برتمرکز کمکهای وافر کانادا برای قندهارانتقاد کرده ام ۰ درزمینه مثالهای زیاد وجود دارد۰

در یک مقاله منتشره ایشیا تایمز مورخ ۱۸مارچ۲۰۰۹بطورطنزآمیزګزارش شد که: آیا یک ملیارد دالرکمک نخواهد بود که برای جا های دارای ثبات که در عین زمان موفق به تقلیل تولید مواد مخدره شده اند پاداش وجایزه انکشافی میخواهد ؟ اګر شمادرافغانستان زندګی میکنید ، در آنجادو دلیل یا بهانه برای جلب توجه واخذ کمک از             امریکا وجود دارد : حمله طالباان یاتجارت پربار مواد مخدره۰ کسانیکه فاقد این دو دلیل باشند ، چانس شان بسیار ضعیف است »۰این دقیقا حالتی است که مردم درولایات با ثبات باآن مواجه میباشند ۰ آنها اغلب از منً پرسیده اند که اګر این دوخصوصیت معیار ګرفتن کمک بیشتر باشد ، آِنها دیګر مستحق بوده نمیتوانند ـ آیا بهترنخواهد که برای جاهای دارای ثبات که درعین زمان موفق به تقلیل تولید مواد مخدر شده اند جایزه داد داده ؟

یکی از مهمترین مثالهااین بود که آیا ما یک مجموعه رجحانات واقعی را داشته ایم که دراثر موافقه واشتراک مساعی حکومت وجامعه جهانی بوجود آمده باشد ؟ به عبارت دیګر آیا ما یک ستراتیژی انکشافی داشته ایم ؟واضحابرای تضمین موفقیت درانسجام امورلازم بودکه هر دونر برای خود رجحاناتی راتعین میکردوهروزیرافغان میتوانست برای پروژه های مورد نظر خود با دونر ها طوری به مباحثه بپردازد که دران بیشتر توجه به تاثیرات طویل المدت وتقویه اقتصادی میګردید۰ باآنکه مقدار مبلغ مصرف شده مهم است ، ولی آن یګانه معیار خوب برای اثرګذاری وموفقیت محسوب نمیشود ۰همچنان یک قسمت زیاد منابع مالی برای امور نظامی  اختصاص یافت، بخصوص از طریق تیم های باز سازی ولایتی که تقریبا درتمام ولایات فعالیت دارند۰ ازآنجاییکه به اعضای مختلف آیساف مربوط اند،لذابعضی تیم های بازسازی ولایتی منابع مالی بسیار زیادی در اختیار داشتندواین منابع را بنا بر تصمیم خودشان به پروژه های ملکی مصرف کردند ، درحالیکه دیګر تیمها ی ولایتی بسیار کم مصرف کردند وحتی بعضی ها هیچ مصرف نکردند ۰

این وضع مشکل توزیع غیرعادلانه کمکها را بازهم خرابتر ساخت ۰تیمهای بازسازی نخواستند بامقامات افغان مشوره کنند وبه حکومت درباره مصارف خود معلومات دهند ۰ وقتیکه تیمهای بازسازی دراول تشکیل شدند ، فکر میشد که آنها بنیادهای موقت خواهند بود، ولی آنها بعدابه بنیادهای دوامدارورقابت کننده تبدیل شدند وبجای آنکه موسسات افغانی را تقویت کنند ، برعکس موجب ضعف انکشاف آنها ګردیدند۰ باافزایش منابع اقتصادی زیر اختیارخود، تیمهای بازسازی ولایتی ساحه فعالیت هارا درامورملکی ونظامی مغشوش ساختند وبرای موسسات کمکی ملکی یک درد سرایجاد کردند۰(ادامه دارد)


January 20th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات